مسلمون شدن رادین
پسر گل مامان ی یه مطلبی و اومدم اینجا برات به یادگار بزارم که باید زودتر از اینا مینوشتم ولی خب نشد الان می نویسم شما در تاریخ شنبه 16 دی ماه سال 91 22 صفر سال 1434درست 2 روز بعد از اربعین و همچنین روزی که شما 40 روزگیت و پشت سر گذاشتی بردیمت برای ختنه و دراصل مسلمون شدنت که چه روز سختی برای من بود اون لحظه ای که گریه میکردی و مامان جون پیشت بود من طاقت گریه هات ونداشتم و نتونستم بمونم پیشت رفتم بیرون تا کارشما تموم بشه من اومدم پیش شما که همش گریه میکردی و ساکت نمیشدی همون روز بود که من هم شمارو بغل گرفتم و گریه میکردم چون اصلا طاقت چشمای بارونیت و نداشتم وندارم فقط خواستم بگم که شما توی این...
نویسنده :
مامان رادینی
13:39