پایان سال 92
نازنینم همون جوری که از اسم تاپیکم معلومه سال 92 داره کم کم کوله بارش و میبنده و سال 93 تازه نفس داره از راه میرسه اول از این یه هفته برات بگم بعدا بریم سراغ خداحافظی با سال 92 این یک هفته اصلا خونه نبودیم همش بیرون بودیم و کارهای ناتمومی و که داشتیم تمومش کردیم خوب بود خوش گذشت. مامان دو روز پشت سر هم باید صبح زود میرفتیم بیرون به خاطر همین شب و خونه ی مامان جون موندیم تا صبح شما پیش مامان بمونی تا من به کارهام برسم چهارشنبه سوری هم خونه ی مامان جون بودیم شمااولش یه کوچولو بغض کردی به خاطر صداهای زیاد ولی بعدش عادت کردی رفته بودیم پشت بام مامان جونی با همسایه هاشو ن خ...
نویسنده :
مامان رادینی
16:38