رادین جونرادین جون، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه سن داره

رادین عشق مامان وبابا

نازنین پسرم همین که تو را دارم بهترین هدیه ی, خدارو دارم

خرداد 94 بدون موضوع

1394/4/3 20:03
نویسنده : مامان رادینی
1,472 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عشقم اومدیم باز هم با کلی خاطره اون هم از نوع شیرینش

اول از همه به همه ی دوستای گلمون میگیم طاعات و عباداتشون قبول باشه مارو هم

فراموش نکنن سر نمازهاشون و موقع افطار خیییییییییییییییلی التماس دعا داریم محبت

امسال توی این ماه عزیز همش نگران بودم که اذیت بشم هم به خاطر اینکه امسال بعد از

سه سال روزه میگرفتم و هم اینکه پسرم و نکنه یادم بره و تغذیش خوب نباشه یا من اصلا

حوصله ی رسیدگی نداشته باشم که خدارو شکر به لطف خودش نه تنها اذیت نشدم بلکه

لذت هم میبردم خدارو شکر تغذیت از خواب که بیدار میشی سر جاشه تا موقع افطار که

مامانی بهت ملحق میشهخندونکشکمو هستم دیگه همش فکر خوردنم

خدارو شکر میکنم اول از همه به خاطر سلامتی که بهمون داده دوم به خاطر همه ی نعمت

هاش که مهمترین نعمتش توی زندگی من بعد از سلامتی و بابا جونی پسر نازمه خدارو شکر

که شما هم همکار خوبی هستی برای من خییییلی آقا شدی و آروم فکرشم نمی کردم که

اینقدر زود بزرگ بشی انگاری که میدونی مامان روزه است اصلا  شلوغ کاری های قبل از ماه

مبارک و نداری و من هم به همه ی کارهام میرسم با این بی حوصله گیه ماه رمضان

خلاصه که نفس منی دیگه عسللللللللللللللللم

یه سری عکس هاته که از قبل ماه مبارک مونده برات میزارم

نگی مامانم باز هم تنبل شد  نه پسرم سیستم مشکل داشت تا بابا جونی درستش کنه شد

ماه رمضان و دیگه مامان وقت پشت سیستم نشستن و نداشتم دیروز می خواستم انجام

بدم که موس و کیبورد با هم ییهو ناسازگاری کردن و کار نکردن دیگه تا امروز مشکل برطرف

شد الان هم باید زودی بزرام و برم که به افطاری برسم

خب اولین عکست

مربوط میشه به عروسی که رفته بودیم

اینجا یه دل سیر گریه کردی ها از چشمات معلومه نانازم

تنها مشکلی که من با شما دارم از اول بچگی و ترک هم نکردی همینه عروسی که میریم تا

موزیک روشن نشده ساکتی واااااااااااااااااااای به روز من که روشن بشه شما هم روشن

میشی برای گریه تا زمان شامخندونک

البته اینجا  دیگه کاری کردم که عادت کنی و بهتر هم بود یه کاغذ و مداد دادم بهت و

مشغولت کردم تا یادت بره که زودی ساکت شدیزبان

به دختر مردم داری میخندی

اینجا هم که دو تا نفس کنار همن میشه نفس تو نفس برای مامان

اینجا هم فردای همون روزه یه تهران گردیه سه نفره از صبح تا شب خیییییییییلی خوش گذشت

زشته بچه جان این چه کاریه

ژولیدگی موهات به خاطر لالاته .رفتنی توی ماشین خواب بودی رفتیم اول پل طبیعت از

خیابون اصلی بسته بود تا دم پل باید پیاده میرفتیم که چون شما خواب بودی برای بابا جونی

سخت بود من ترجیح دادم که نریم در عوضش رفتیم یه مغازه ی پر از شکلات برات از اینا

خریدم عکسش پایین هست

یه سری شکلات های کوچولو دیگه هم بود که توی راه برگشت میل فرمودین

نهار هم بیرون خوردیم

همش چشمت به میز بغلی بود خندونکاون ها هم بدشون نمیومد که با شما بازی کنن

نوش جونت

لباس هات حسابی کثیف شده بود عوض کردم بعد از نهار رفتیم سراغ آکواریوم ماهی بخریم

اینجا دیگه داشتی حسابی شلوغ میکردی که من و شما اومدیم بیرون تا بابا جونی به کارهاش برس و با دقت خرید کنه .اب میوه خریدم برات تا مشغول باشی آب میوه ی مورد علاقت هم شده انبه

این هم ژست شما موقع دیدن کارتون

نمایی  دیگر

این ماشین و کج گذاشتی روی پشتی  نمی افتاد اینقدر ذوق میکردی که نگو

تازه هم از حمام در اومدی

نکته ی قابل توجه این عکس لاک های شما میباشد هر زمان که من لاک میزنم یا باید شما خواب باشی که بزنم یا اینکه یواشکی بزنم بیدار هم باشی اینه بساطمون که به من هم بزن

این ماشینت با اینکه جدید هم نبود ولی برای شما تازگی داشت یه مدت شده بود وسیله ی

بازیه شبانه روزیه شما به هیچ اسباب بازی نگاه نمیکردی فقط این هر جا هم میزفتی با

خودت میبردی حتی موقع خواب بغلش میکردی می خوابیدی

این هم سوغاتیه داییه که برات از مشهد آورده بود

آلبالو خشک کرده بودم از پارسال مونده بود هر روز می خواهی میگی آلو

وسایل بازی شما جارو برقی و ماشین لباس شویی کم بودن یخچال هم اضافه شده در فریزر و باز می کنی و میری توش دالی بازی میکنی

بعضی از عکسات به من جووون تازه ای میده نمونش هم این عکساته وااااااااقعا قشنگه

البته موهاتم خودم مرتب کردم آرایشگری شدم برای خودم البته نمی خوام موهات و کوتاه

کنم می خوام بلندش کنم فقط مرتبشون کردم کوتاه نکردم

وقتی که میبینی رادین ساکته بدون که داره یه کاری میکنه  ساق دست  مامان جون تو پای رادین چه میکنه؟تعجب

به قول سریال پایتختی ها خنده می کنی؟

اولین روز ماه رمضان و اولین سفره ی افطارمون در کنار پسر نازم

پسندها (4)

نظرات (4)

ĸoѕαr
6 تیر 94 16:13
سلام خاله جوووونم.خوبید?
خوشحال میشم از ووبلاگ منم دیدن کنید.
مامان رادینی
پاسخ
حتما عزیزم. به روی چشم
تبادل لينک رايگان
22 مرداد 94 17:29
سلام عزيزم

وبلاگ خيلي قشنگي داري
آيا دوست داري وبلاگت را به هزاران كاربر اينترنت معرفي كني؟

همين امروز لينك خودت رو به صورت رايگان ثبت کن تا 1000 بازديدکننده رايگان فقط تا آخر سال دريافت کني و رتبه خودت رو افزايش بدي
مامان امیرعطا
23 اسفند 94 1:25
سلام..خوبین؟؟؟دلم برای رادین جونیییییییییییییییییی 1 ذره شده...حداقل دم عیدی میومدین و اپ میکردین...فقط ارزو می کنم هرجا هستین شاد و سلامت باشین...
مامان رادینی
پاسخ
سلام عزیز, دلم. من و رادینم دلمون تنگ شده بود, براتون. اومدیم اگر خدا بخواد پیشتون باشیم
mantab
27 اسفند 94 10:57
با سلام و تبریک نوروز 1395
به اطلاع شما می رسانیم نمایش( شاهزاده خانم بد ترکیب ) به کارگردانی خانم مریم کاظمی از تاریخ 8/1/95 در تالار هنر برگزار خواهد شد و گروه ما داستان این نمایش را در قالب یک من تاب ویژه طراحی نموده است تا کودک شما نیز بتواند نقشی را در این نمایش ایفا نماید.
* تیم عکاسی حرفه ای من تاب در محل تالار هنر به صورت کاملا رایگان از فرزندان شما عکس خواهند گرفت.
* اعضای سایت می توانند به میزان امتیاز خود در تهیه بلیط نمایش، تخفیف بگیرند.
همچنین می توانید در مسابقه نقاشی فرزند خود که به زودی از طریق سایت اطلاع رسانی خواهد شد در محل تالار ثبت نام کنید
نشانی: تهران، میدان هفت تیر، خیابان شهید مفتح جنوبی، جنب ورزشگاه شیرودی، خیابان ورزنده، تالار هنر.
www.mantab.ir