پایان سال 92

نازنینم همون جوری که از اسم تاپیکم معلومه سال 92 داره کم کم کوله بارش

و میبنده و سال 93 تازه نفس داره از راه میرسه

اول از این یه هفته برات بگم بعدا بریم سراغ خداحافظی با سال

92

این یک هفته اصلا خونه نبودیم همش بیرون بودیم و کارهای ناتمومی و که

داشتیم تمومش کردیم خوب بود خوش گذشت. مامان  دو روز پشت سر هم باید 

صبح زود میرفتیم بیرون به خاطر همین شب و خونه ی مامان جون موندیم تا

صبح شما پیش مامان بمونی تا من به کارهام برسم

چهارشنبه سوری هم خونه ی مامان جون بودیم شمااولش یه کوچولو بغض

کردی به خاطر صداهای زیاد ولی بعدش عادت کردی رفته بودیم پشت بام مامان

جونی با همسایه هاشو ن خیلی خوش گذشت

امروز هم که میبینی خونه ایم گفتیم که بریم سال تحویلی خونه ی خودمون

باشیم بعد از سال نو برمیگردیم به قول خاله جونی که می گفت ایشالا سال

بعد میبینمت

امروز هم که سال نو شروع میشه یعنی در اصل شب ساعت 20:27 دقیقه

سال 93 شروع میشه شما و بابا جونی کارهاتون کردین واستحمام هم کردین

و گرفتین خوابیدین مامان بینوا دارم لباس میشورم فکر کنم تا سال تحویل کار

دارمما اینیم دیگه

سال 92 سال خیلی خوبی بودبرای خانواده ی ما اصلی ترین خوشی سال

92شما بودی و هستی تا آخر عمرمون یک سال بزرگتر شدی آقا ترشدی عاقل تر

شدی و ماه ترشدی و من وبابا هم عاشق این پیشرفت ها ی شما هستیم

همین که می بینیم شما پیشمون هستی و سالمی هزاران بار خدارو شکر می

کنیم به خاطر این نعمت قشنگش شما پارسال این موقع 4 ماه بودی و خیلی

کوچولو بودی و هیچ کاری هم بلد نیودی غیر از گریه کرن و شیر خوردن

اما امسال خدارو هزاران بار شکر راه میری چند روزی هم هست کلمه به کلمه

حرف میزنی دیروز هم که گفتی ب.ب. یی به زبون خودت .جالبش اینجاست که

شما  اصلا ب.ب. یی ندیدی که میگی. احتمال به خیالات خودت یه چیزی می گی

که بهش مربوط نیستعشق منی دیگه  وابسته بودنت به من وحشتناکه از

یه لحاظ خوبه  و از یه لحاظ بد.از یه لحاظ خوبیش به اینه که اگر به من وابسته نشی به کی

بشی ؟بدیش به اینه که هیچ جا نمی تونم برم همش باید جلوی چشمت باشم

تا خیالت راحت بشه

اگر خدا عمری بهم بده سال بعد این موقع  برات یه تاپیک میزنم که پسرم شما

دیگه کاملا حرف میزنی و راه رفتنت کامل شده خودت غذا می خوری و از این حرفا

اگر عمری باقی باشه همه چیز دست اون بالاییه

واما آرزوی من برای شما توی سال جدید:

سال 92 داره دیگه کم کم نفس های آخرش و میزنه فکر کنم تقریبا تا سال نو3

ساعت بیشتر نمونده آروزی من برای پسر قشنگم سلامتی و شادابی توی

تک تک ثانیه های زندگیش.

برای تمام نی نی ها آروزی سلامتی داریم و خوش بختی و اینکه سایه ی پدر

ومادرشون همیشه بالای سرشون باشه و سال جدیدسالی پر از برکت باشه

برای همه مخصوصا دوستای نی نی وبلاگیمون باشه

با یک عالمه خبر و عکس سال 93 بر میگردیم

سال نو همگی مبارک

این هم چند تا دونه عکس سال 92

اینجا با خاله جونی رفتیم بازار موبایل این هفت سین اونجاست

پشت بوم خونه ی مامان جونی و شب چهار شنبه سوری

این هم نمای کوچه از پشت بام