کوچولوی مامان
رادین مامان امروز قراره که مهمون بیاد خونمون برای دیدین شما و شما از ظهر پیش مامان جون هستی و منم ندیدمت خیلی دلم برات تنگ شده زودی بیا
شما رفتی خونه ی مامان جون که من به همه ی کارام برسم الان هم کارام تموم شده و اومدم اینجا که یه سری به کلبه ی کوچولوت بزنم و بهت بگم که چه قدر دلم برات تنگ شده
بابا هم بی قراره دیدنته و به من می گه که زنگ بزنم ببینم اگه بیدار شدی بیادو بیارتت
الان زنگ زدم به مامان جون گفت که خوابیدی و بیدار شدی میایی خونه
خیلی دوستت دارم عزیز مامان
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی