قطع اینترنت
عشق من دنیای من رادینم .
این چند روزه که نبودم علتش من نبودم قطع اینترنت بود اون هم خیلی از مناطق تهران 3 روزه واااااااااااااااااای فکرکن
توی این چند روزفهمیدم که معتادشدم اعتیاد اینترنتی هر یک ساعت یک بار
کنترل می کردم ببینم وصل شده یا نه ولی نا امید بر می گشتم تا اینکه
دیشب وصل شد ولی من خوابم میومد نمی تونستم بیام حالا اینترنت وصل شد
من کلاس میزاشتم این چند روز هم اتفاق خاصی نیافتاد جز اینکه یه
مروارید خوشگل دیگه از مروارید های آسیاب بالا سمت چپ شکفت
خیلی وحشتناکه پسر گلی که شبا زمانی که می خوابید دیگه تا ساعت 8
صبح بیدار نمیشد حتی برای شیر خوردن الان به خاطر مروارید های قشنگت
هر 2ساعت یه بار با جیغ های بنفشت بیدار میشی و باید بغلت کنم یا شیرت
بدم تا بخوابی
هوا هم از دیروز تا به الان وحشتناک سرد شده طوری که دیگه پیاده نمیشه
بیرون رفت بایدباماشین بریم
دیروز من و شما چون هوا آفتابی و قشنگ بود ولی یه کوچولو سردبود هنوز به
اون صورت سرد نشده بود تصمیم گرفتیم که پیاده بریم خونه ی مامامن جونی تا
سر کوچه پیاده رفتی دیگه اینقدر رشید شدی که میگی دستم و ول کن خودم
برم ولی خوب دیگه کوچست و خطر نمیشه
کوچه ی مامان جونی هم که رسیدیم خودت راه رفتی تاجلوی در. باد که می
خورد به صورتت ذوقی می کردی برای خودت ولی زمانی که رسیدیم خونه
صورتت یخ کرده بود با اینکه شال گردنت و پیچیده بودم دور
دهانت ولی باز هم صورتت سرد بود ولی نمیدونی پسر نازم چه لذتی داره
زمانی که دستت توی دستامه و داری راه میری ومن هم نگات میکنم و می
گم این همون رادین کوچولوی پارسال منه که توی پتو می پیچوندمش زمانی که
جایی اون هم ضروری می خواستم برم
حالا برای خودش مردی شده و خودش راه میره (بزنم به تخته)
خدایا 1000 بار شکرت ممنونم به خاطرهمه چیز