اولین راه پیمایی رادین جون
میوه ی زندگیم :
چند روزی بیشتر به آخر سال نمونده و همه ی مردم شهر در تکاپو هستند یک نفر خونه تکونی داره یه نفر خرید داره یه نفر به فکر سفره خلاصه شهر شلوغه
ما امسال چون رادین جون کوچولو نمی تونیم بریم مسافرت خیلی هم من و بابا دوست داریم بریم مسافرت با شما ولی از همه چیز واجب تر توی زندگی ما فعلا رادین و بس ترجیح میدیم که خونه باشیم تا پسرگلمون سالم بمونه و خدایی نکرده مریض نشه البته قراره که دو روزی بریم قزوین و روزاول عید هم جمکران زیاد هم خونه نمی مونیم نگران نباش
پسر نازم امروز برای اولین بار من و شما و بابایی سه تایی رفتیم بیرون هم پیاده روی هم اینکه یه کوچولو خرید کنیم توی این چهار ماه چون هوا سرد بود یا نمی بردمت یا اگر هم می رفتیم اول با ماشین می رفتیم دوم اینکه من توی ماشین با شما می موندم که سرما نخوری ولی تهران 2روزی هست که به استقبال بهار رفته و هوا به شدت بهاری شده به خاطر همین حیف بود که خونه بمونیم اون هم توی این شلوغی شهر که برای خودش هم قشنگه
به امید سال خوش برای تمامی دوستان نی نی وبلاگی