16 خرداد 92
عسل مامان توی این چند روز هیچ اتفاق خاصی نیافتاده به خاطر همین کمتر بهت سر زدم شرمنده
امشب رفتیم خونه ی مامان جونی و تصمیم گرفتیم که بعد از شام یه سر بریم بیرون که همین کارو هم انجام دادیم بساط چایی و برداشتیم و رفتیم پارک خیلی خوش گذشت با اینکه مدت زمانش کم بود ولی خیلی خوش گذشت دیگه از این به بعد هوا گرمه بیرون بیشتر مزه میده تا خونه سعی میکنیم که بیشتر بریم بیرون
شما هم اونجا همش بغل مامان جونی بودی و پیش من زیاد نبودی بعد از نیم ساعت بازی کردن خوابت برد تا اومدیم خونه هم لباسات و سریع عوض کردم و بعد از 5 دقیقه خوابیدی با نگاهت معلوم بود که می گفتی که خوابم میاد چرا بیدارم کردی شرمنده پسرم
الان هم مثل آقا گرفتی خوابیدی نازنینم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی