رادین جونرادین جون، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 16 روز سن داره

رادین عشق مامان وبابا

نازنین پسرم همین که تو را دارم بهترین هدیه ی, خدارو دارم

احوالات ما

1393/2/3 1:31
نویسنده : مامان رادینی
273 بازدید
اشتراک گذاری

و اما از احوالاتمون بگم توی این چند وقته

ماشالله 1000000000000000000 ماشالله برای خودت بزرگ شدی مردی 

شدی دیگه برای خودت بازی می کنی مهمونی که میریم اگر بچه داشته باشن

دیگه مامان نمی شناسی اگر نه که برای خودت بازی می کنی تا یاد من

بیافتی هر جایی هم میریم اگر جارو برقیشون جلوی چشم باشه دیگه ول کن

معامله نیستی تا آخر با همون بازی می کنی ا لبته اگر در اختیارت قرار بدن نیشخند

عید دیدنی هر جا که میرفتیم دیگه میدونستی جای جارو برقی ها گذاشت

مستقیم میرفتی توی اتاق یا توی آشپزخونه سراغ ماشین لباس شویی برای

خودت کد بانویی شدی هاااااااااااااااااا

2 تا جارو برقیمون و دم عیدی با هم سوزوندی و خرج گذاشتی دستمون تا 1

هفته ی پیش که باز هم خسارت وارد کردی و یکیش و سوزوندی جاروی

  بینوای تازه تعمیر شده رو

دست به شکستنت عالی شده خونه ی مامان جون میری توی کابینت لیوان بر

میداری میایی میزنی درست همون جایی که فرش نیست و سرامیکه میزنی 

میشکونی تا الان فکر کنم2 دست شکوندیگریه


صبح ها ساعت 10:30 از خواب بیدار میشدی یک دقیقه زودتر و دیرتر نداره ها

میزون راس ساعت بیدار میشی  تاساعت 4 بیداری بعد از اون نیم ساعت می

خوابی دیگه نمی خوابی تا 12 شب از همون اول بچگیت خوابیدنت افتضاح بود

اصلا به هیچ کاریم نمیرسم اینقدر هم وابسته شدی که زمانی که توی اتاقت

مشغول بازی کردنی من هم توی اشپزخونه اگر یک دقیقه دیر بشه و نیام

کنارت با گریه  میایی سراغم که کاری نکن و پیشم بمون علاقه ی زیادی به

سب زمینی داری اگر سیر هم باشی وبرات سیب زمینی بیارن نه نمیگی

همچنان پاستیل خوری و شکلات خوری هم تازه اضافه شده تعدا کلمات گفتنت

زیاد شده بعضی وقت ها هم جمله میگی من متوجه نمیشم ولی اشاره میدی

دردری شدی وحشتناک عصری بشه خونه باشیم دیگه نمیشه نگهت داشت

علاقه ی وحشتناک به باب اسفنجی داری اگر کارتونش و بده دیگه هیچی نمی

گی میشینی به تماشا تازمانی که تموم بشه وابستگیت به شیر مادر 

فراوون

شده طوری که از الان ترس دارم که من چه طوری جدات کنم اون زمان استرس

خلاصه اینکه برای خودت پهلوونی شدی هاااا خدا حفظت کنه

چند روز دیگه هم به ماهگردت نزدیک میشیم 6 اردیبهشت پسر مامان میشه 

یک سال و 5 ماهه از همین جا بهت تبریک میگم گل پسرم جشن 120

سالگیت یک عالمه بووووووووووووووووووووس

خوب بخوابی مامانمماچبغل

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان امیرعطا
3 اردیبهشت 93 2:01
عزیزم حیفه لیون ها. نشکون. فدای سرت چه کنم دیگه؟؟ نگران نباش مامانی ایشالله به وقتش خودش به کمک خدا گرفته میشه از شیر.
مامان رادینی
پاسخ
ان شااالله
مجله توت فرنگی (مامان علیرضا)
3 اردیبهشت 93 20:38
سلام ممنون عزیزم سال نو شما هم مبارک باشه انشالله که سال پر از یرکت و شادی وسلامتی داشته باشین ماشالله بهش ببوسش از طرف من خوب خانم کابنتات رو ببند نشکونه بچه .من که همه شکستنی ها کابینتهاش رو بستم یا گذاشتم بالا دور از دسترس
مامان رادینی
پاسخ
سلام عزیزم همچنین شما ای خواهر تمام کابینتها مهرو موم شده است کافیه لحظه ای باز بشه کابینت حتی برای یک ثانیه