رادین جونرادین جون، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 6 روز سن داره

رادین عشق مامان وبابا

نازنین پسرم همین که تو را دارم بهترین هدیه ی, خدارو دارم

6 آبان ماهگرد رادینی

1393/8/6 15:06
نویسنده : مامان رادینی
357 بازدید
اشتراک گذاری

پسر نازم امروزو در این ساعت شدی 1سال و11ماهه ساعت 14:40 دقیقه

واااااااااااااااااااااااااااااای چه لحظه ی نازی مبارکت باشه قسمت بودهپس

آخه دیشب یک عالمه تایپ کرده بودم وموس گیرکرد دیگه نشد کاریش کنم تا الان که اومدم یک دفعه خوردبه لحظه ی تولدت

ای جون دلللللللللللللللللللللللللللللللم

مبارکت باشه پسرنازم دیگه چیزی به تولد2سالگیت نمونده وبرای آقا شدنت مردکوچک زندگی من شمارش معکوس از امروز شروع میشه برای تولدت که دیشب با باباجونی هم حرف تولدت بود حالا بعدا مشخص میشه چشمک

فردا تولد دایی جونی هم هست 7 آبان تولد دایی جونیه که از همین جابه عزیزترین دایی دنیا تبریک میگیم ایشالا جشن120 سالگیش درکنارهمسر ونوه و نتیجه و عروس وداماد .دایی جونی آستین بالا بزن دیگه ماعروسی می خواهیم هااااااااااااااااااااا .خیلی خیلی خیلی مبارکت باشه دایی جونمبوس

و ازهمه مهم ترماه محرم ماه عزای حسین هم اومدخطاازهمه ی دوستای گلمون التماس دعا داریم و ازشون میخواهیم که توی این شبا به یاد ماهم باشن

جمعه همایش شیرخوارگان حسینیه که خییییییییلی دوست دارم ماهم  شرکت کنیم ولی حیف که به عمه عاطفه قول دادیم که بریم خونشون تمام سعیم ومی کنم که برای نیم ساعت هم که شده ببرمت سال پیش نشدچون هواسرد بودو ساعت 8صبح هم بود ترسیدم ببرمت خدا خودش کمک کنه که امسال ببرمت

چند تا دونه عکس هم ازت دارم بزارم که دیگه نمونه کهنه بشه و از دهن بیافتهخندونک

بریم تاموس خراب نشدهزبان

این چیزی که شما داری میل می کنین مربوط میشه به  مراسم دندونیت اینا رو توی دندونیت درست کردم و سهم شمارو هم برداشتم  تا هر زمان که تونستی پاستیل بخوری بهت بدم الان هم زمانش فرارسیده

نوش جونت پسرم

اینی هم که توی دستته پاستیل دندونه

شما و تشک بازیت

این هم تاب بازی توی قزوین هر زمان که میریم شما باید سوار تاب بشی

قربونت برم من

این هم  یکی از اتفاقت نادر  وکمیاب شماست

دیروز از صبح که بیدار شدی چشم روی هم نزاشتی تا ساعت 5 بعد از ظهر که بردمت حمام وبعد ازاون گرسنت شد غذا دادم بهت دقیقا موقع اذان مغرب بودکه فکر  کردم داری نماز میخونی بعد از چنددقیقه دیدم که تکون نمیخوری همون جوری خوابت برده بود

قربون اون خوابیدنت بشم من

پسندها (1)

نظرات (2)

مامان امیرعطا
7 آبان 93 16:40
سلام عزیزم ماهگردت مبارک. ای جونمممممممممممم چه خوابیدن لبامزه ای. چه موهاتم خوشگل شدن از وقتی 2باره دراومدن. راستی مامان خانومی با ما قهرین نمیاین پیشمون؟؟ پست هامون زیاده هاااااااااا دیگه اون پست تکراری نیست.
مامانی رادین
24 آبان 93 0:15
ماهگردت مبارک عزیزم چه عکسای خوشمزه ای دلمون برات تنگ شده بود بووووووووووووووووووووووووووووس دوووووووووست دارمممممممممممم