باز هم تولدت مبارک
توی پست قبلیت نخواستم طولانیش کنم و همه چیز و برات اون جاتوضیح بدم چون اون مخصوص تولدت شیرین عسلم بود اینجا دیگه درد دو دل مادرانم و انجام میدم
خیلی دوست داشتم مثل پارسال تا قبل از تولدت همه ی تاپیکام و زده باشم ولی اینقدر سرم شلوغ بوده که باید مامان و ببخشی 1ماهی بودکه تصمیم گرفته بودیم خونمون وعوض کنیم و نوترش کنیم که تصمیمون عملی شد و 2هفته ای گشتیم تا اینکه مورد مناسب خودمون و پیدا نکردیم و با بابا جونی تصمیم گرفتیم تا عید صبرکنیم چون واقعا راکده الان وضعیت خونه. به خاطر همین موضوع از همه ی کارهام افتاده بودم ولی همیشه به یاد پسرم و وبلاگش بودم فقط در حدی بود که شب یه سر میزدم اون هم نیم ساعته و زود می خوابیدم چون واقعا خسته میشدم از قبل هم تصمیم به گرفتن تولد پسرم شده بعداز ماه صفر چون ماه عزیزیه دست نگه داشتیم از طرفی هم نی نی عمو حسین پسر عموی شما یک هفته ای هست که توی راه و هنوز دوست نداره به دنیا بیاد احتمال 80%فرداتولدش باتولد شما گل پسر یکی میشه عزییییییییییییییییییییییییزم مبارک باشه قدمت پسر عمو
چه زیبا میشه اگر فردا به دنیا بیاد تولدش با شما یکی میشه آخی نازی
تدارک تولدت و هم اصلا نچیدم ان شالله ازاین هفته شروع می کنم تا اوایل دی ماه تولدت وبرگزار کنیم که بعد از تولد شما مامان دنیا کار داره فقط منتظرم که کارهام تموم بشه تا شروع کنم
این از تاخیر با عذر من و بابا جونی بیشترمن به خاطراینکه کلی عکس ازت دارم و نزاشتم که قول میدم تا این هفته برات میزارم
فردا هم پسر گلم باید بره قد ووزن که نمیریم شنبه میریم تا تکلیف پسرعموت مشخص نشده نمیشه کاری کرد فردا
پارسال 2 آذر قبل ازتولدت آتلیه هم رفتی امسال من هنوز وقت هم نگرفتم براتاز بس سرم شلوغه و درگیره خونه بوده
احتمالا این هفته ببرمت تا قبل از اربعین عکسات و تحویل بگیرم وبزارم توی وبت
وابستگیت به شیرمادر100براربرشده طوری که من وکه بیکارمیبینی نشستم میایی سراغم برای شیر خوردن که باید بای بای کنی تا 3 روز دیگه انگاری که یه تیکه ازبدنم و میخوان بکنن خیلی سخته خدا خودش کمک کنه که به شما صدمه ای واردنشه من اصلا مهم نیستم که ناراحتت بشم .خدا بزرگه خودش کمک میکنه
من دیگه چشمام سو نداره پسرم باقیش بمونه برای فردا
خییییییییلی دوست دارم