آخرین پست 93
عزیز دلم سال 93 هم تموم شد با همه ی خوبی هاو بدی هاش تموم شد اینی که موند خاطراتش بود که آخرین خاطره ی زندگی ما که خیلی هم بد بود زخم بینی شما بود که هنوز که هنوزه هم داره نقش بازی میکنه و هر روز که میبینم یاد اون اتفاق تلخ میافتم هر چی بود تموم شد به خیر گذشت
داریم وارد سال جدید میشیم کمتر از یک ساعته دیگه مونده و شما امشب بر عکس شبای دیگه زود خوابیدی
میبینی کار روزگارو
هر چی باشه سال خوبی برات باشه پر از شادی و سلامتی وبرکت این ارزوی قلبی من برای عسلمه
از صبحه دارم کارهام و تند تند انجام میدم تا بیام آخرین پستت و بزنم که بالاخره ساعت 1 نشستم پشت سیستم تا سال جدید با یک عالمه عکس جدیدی بیاییم ان شالله
راستی نی نی خاله زهره همسایه ی طبقه ی سوم هم دیروز به دنیا اومد خاله زهره مثل یه خواهر میمونه برای مامان خیلی عزیز و دوست د اشتیه ان شالله سر فرصت دیدنی نی نی میریم و عکس نی نی و میزارم توی وبت تا وقتی پسرم بزرگ شده عکس تبسم جون و داشته باشه
امروز بابا جونی داشت بهت میگفت امسال سومین سالیه که پیشمونی و از این بابت هم خیلی خوشحالیم که خداشمارو به ما داده فرشته ی آسمونی .واقعا هم بابا راست میگفت با وجود شما خونمون و عیدامون توی این سه سال یه رنگ و بوی دیگه داره 120 تا از این عید هارو ببینی پسرم
حرف آخر من و بابایی توی سال 93 به شما اینه خیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییلی دوستت داریم
این هم چند تا دونه از عکسای عقب افتاده و آخرین عکسای سال 93
این عکسای چهار شنبه سوریه خونه ی مامان جونی
نصفی از مواد محترقه که علی میشماره کم نشه
این سبزه ها هم کار خودمه
7 سین خونه ی خودمون
7 سین خونه ی مامان جون
مشغول تماشای کارتون دورا
بهشت زهرا امروز
در آخر سال 1394 بر همه ی دوستان مبارک