رادین جونرادین جون، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 18 روز سن داره

رادین عشق مامان وبابا

نازنین پسرم همین که تو را دارم بهترین هدیه ی, خدارو دارم

نمایشگاه رمضان 92

1392/4/29 3:27
نویسنده : مامان رادینی
274 بازدید
اشتراک گذاری

عسلم امشب بعد از افطار رفتیم نمایشگاه ماه رمضان که کمی خرید کنیم

با مامان جونی رفتیم  خیلی خوب بودو خوش گذشت ولی گرمای هوا بیداد میکرد .گرمای هوا یه طرف گرمای نورهایی که توی غرفه هاروشن کرده بودن یه طرف بود  وحشتناک گرم بود

کلی خرید کردیم و به خاطر گرما دیگه زیاد نموندیم از شما ترسیدم که خدایی نکرده مریض نشی گرمازده بشی توی ماشین که رسیدیم شما خوابیدی تا دم در خونه نیشخند

تا رسیدیم جلوی در دیگه بیدار شدی تا همین نیم ساعت پیش بیدار بودیگریه تا نیم ساعت پیش داشتیم بازی میکردیم که دیگه نا نداشتم صبح هم زود بلند شده بودی من هم طبق روال باید با شما بیدار بشم از صبح هم که بیدار شدم سر پا بودم تا الان دیگه توان نداشتم که خداروشکر خودت دیگه خسته شدی و خوابیدی اصلا هم از این وضعیت ناراضی نیستم  هر دورانی قشنگیه خودش و داره و زود گذره  الان هم خیلی ناز خوابیدی خوردنیه خوابت مثل خودتماچ

عاشقتم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

mamane radin
29 تیر 92 18:10
aman az daste in bacheha kashkii enerjishono ma dashtiiim

واقعا کاشکی

دخملی شکلک
30 تیر 92 2:12