تاخیر یک ماه و خونه تکونی
آخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ که چه قدر دلم برای اینجا و این کلبه ی قشنگ و به خصوص دوستای گلمون تنگ شده بود اول از همه از خاله ی عزیززززززززززززززززززززززززم دوست داشتنیم (مامان امیر عطا جونی) تشکر میکنیم که توی این تاخیر یک ماه مارو مورد محبت خودشون قرار دادن و با پیام هاشون گرمی بخش بودن برای ما .ممنون خاله ی مهربونم شرمندم کردین به خدا واما حرفای نگفتمون بعد از آخرین پستی که برات گذاشتم پسر قشنگم یک ماه میگذره فردای اون روزی که من برای شما آخرین پست و زدم خاله زهره (همسایه) خبر داد که یه مراسمی دارن که جمعیتشون زیاده و خونه ی خودشون همه جا نمیشن از ما خواستن که مردونه خونه ی ما باشه زنونه خ...
نویسنده :
مامان رادینی
1:35